• وبلاگ : Paeez Tanhaei
  • يادداشت : خواب بي تعبير...!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    فوق العاده بود همراز نازنين . چه حس لطيفي.. واژه ها با چه لطافت معصومي کنار هم چيده شدند..
    اين سطر واقعا معرکه بود چقدر زيبا از اوج به اينجا رسيد.. به..
    محبوبي که بيايد ُو تسکيني باشد براي ترک هاي چرمي اش..

    پاسخ

    ممنونم لابراکاي عزيز...شايد اگه تشويقاو حمايتات نبود ادامش نميدادم...!معصوميت اين عشق شايد قلممو رشد داده! نميدونم اخر اين قصه چي ميشه....شايد هيچوقت ديگه نبينمش...اما الان حسم ..حالم ...زندگيم يه جور خوبيه ! خوبم و نوشتن واسم انگار بهترين کار دنياست!