دوشنبه 94/6/16
•
10:24 صبح
من این تنگنا را غروبی نمیبینم...
میسوزاند تار و پود وجودم را این خورشید...
کاش مهتاب بیاید..
ماه را عاشقم کند...
دست مرا بگیرد گذشته و خاطراتم را بتکاند
بعد با خود ببرد!
کاش سرم به جایی بخورد!
فراموشی بگیرم
کاش هیچ چیز مثل الان نباشد !
HamRaZ
MiNaa
•
نظر