• وبلاگ : Paeez Tanhaei
  • يادداشت : خواب بي تعبير...!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    خواهش ميکنم . اين حرفا چيه.. من اصلا خودمو در جايگاهي نميبينم که بخوام شعر زيباي شما رو نقد يا.. کنم. نقطه ي مقابلش اينه که من تنها اگه لايق باشم احساسي که از جانب شما روي کاغذ نگاشته شده رو با تمام وجود لمس ميکنم و برام قابل احترام هستش.. اين حسي که شما داريد خيلي مقدسه.. اين هم نشون از قلب پاکتون داره.. و اگه لايقش نبوديد هيچوقت بهش نمي رسيديد.. اين حس همون عشقه ، عشق پاک.. هر کسي لايق اين هديه ي خدا نيست..
    چه بسا کسايي که به بهانه ي عشق به بيراهه رفتند و اون قلب پاک رو ، تبديل به يک قلب سياه کردند.. براي اينها چيزي جز حسرت نميمونه.. چيزي جز اينکه روزي هزار بار بگن.. خدايا چقدر بي لياقتيم..
    من يه توصيه کنم بهتون اونم اينکه.. مراقب اين هديه خدا باشيد.. آنتوني رابينز ميگه: همه چيز در تسخيرِ انديشه هاي توست...
    سعي کنيد اين احساس رو ؛ در قالب هر چيزي مثلا در قالب شعر نوشتن.. عکاسي.. هنر.. ، توي ذهنتون پرورش بديد. قطعا موفق ميشيد .
    به نظر من هنر و عشق لازم ُو ملزوم همند.. تنها اونچه که با عشق..، ساده تر بگم.. از دل بياد به دل ميشينه.. و هنر يعني همين ، يعني چيزي رو با عشق آفريدن.. مثله همين کيف زرشکي دسته دار.. شما قطعا هنرمنديد..
    پايدار باشيد..

    پاسخ

    خيلي لطف داري لابرراکاي عزيزم...از خوندن حرفات و حسي که بهم ميدي آرامش خاصي ميگيرم .. خيلي ازت سپاس گذارم : ) و اينکه تمام تلاشمو ميکنم تا بتونم مواظب هديه اي که گفتي باشم ...: )