سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چهارشنبه 94/6/18 6:52 عصر

باز هم من و تداعی تمام درد های رانده شده ام
حلقه ای بافتم و به گردن اویخته ام
شاید هربار که دردی نو ظهور کند
حلقه تنگ تر شود.............!
کاش درد هایم هر روز بیشتر شود...........!

HamRaZ


چهارشنبه 94/6/18 6:29 عصر

عشقم به تو
خارج از تحمل خداست!

بگو چه ‌کنم؟

آقای من!

_______

خوش به‌حال آن مرد
که در زندگیش
تو راه بروی

ادامه مطلب...

چهارشنبه 94/6/18 6:22 عصر

با تو هیچ وقت از شک نخواهم گفت

از دلم می گویم

دلی که بی حیا

جلو چشمانت برهنه می چرخد

و با هر نگاه تو

وسط چشم‌ خانه‌ی پر اشکم

خنده‌ی شادی سر می دهد

ادامه مطلب...

دوشنبه 94/6/16 10:24 صبح

من این تنگنا را غروبی نمیبینم...
میسوزاند تار و پود وجودم را این خورشید...
کاش مهتاب بیاید..
ماه را عاشقم کند...
دست مرا بگیرد گذشته و خاطراتم را بتکاند
بعد با خود ببرد!
کاش سرم به جایی بخورد!
فراموشی بگیرم
کاش هیچ چیز مثل الان نباشد !

HamRaZ


دوشنبه 94/6/16 10:22 صبح

روزهای خاکستری عمرم از پس هم میگذرند...
هوای دلم انقد بارانی است که با برخورد کوچکیترین آه خواهد بارید...
میبارد هرچه درد است
هرچه تاریک ست

ادامه مطلب...

دوشنبه 94/6/16 10:20 صبح

کاش خیاطِ بهتری بودی
این تنهایی
به تنم زار میزند
و جیب هایش
بزرگ تر از آن است
که با دست هایِ من پر شود
باید از فردا
کمی بیشتر
غصه بخورم...!

سمانه سوادی


دوشنبه 94/6/16 10:17 صبح

دستانم که یخ میکند تازه میفهمم زنده م !
انقد بوی درد مشامم را پر کرده که تا بوی خوشی می آید حالت تهوع به من دست می دهد...

ادامه مطلب...

<      1   2   3   4   5      >